amirhoseinamirhosein، تا این لحظه: 18 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

امیرحسین مامان

آبان 89

سلام پسرم آبان ماه 89 كه 4 سل و 8 ماهت بود . براي اولين بار رفتيم دريا . خيلي خوشت اومده بود . تو هم كه آب بازي رو خيلي دوست داري . ولي چون هوا خيلي سرد بود فقط شن بازي كردي . من و بابا هم تا اين بار كه دريا رفتيم با تو به شمال سفر نكرده بوديم . خيلي خوش گذشت. از آمل رفتيم ، اول رفتيم امامزاده هاشم بعد بابل و همه شهرها تا نور اونجا چند روزي مونديم يه جاي با صفا دست بابا درد نكنه . دور زديم تا از رشت بر گشتيم خونه . چون تازه اين وبلاگ رو برات ساختم از خاطرات جديد مي نويسم تا كم كم خاطرات قبل رو كه يادداشت كردم وارد سايت كنم. قربونت برم    پارک جنگلی شهر نور ، امیرحسین و بابا امیرحسین و مامان ...
31 مرداد 1390

ماه خدا و شبهاي قدر

مبادا لیله القدرت سرآید گنه بر ناله ام افزون تر آید مبادا ماه تو پایان پذیرد ولی این بنده ات سامان نگیرد سلام پسر گلم در ايام ماه خدا و شبهاي قدر اين مطلب رو دارم بارت مي نويسم ديشب كه شب 21 ام بود شب شهادت مولا علي (ع) مي خواستي بيدار باشي و با ما دعا كني . چون به تازگي تو پسر مامان كه هميشه با خوابيدن مي جنگيدي داري تمرين مي كني كه شبها زود بخوابي تا براي مدرسه آماده بشي . سال ديگه كه مي خواي بري پيش دبستان. ديشب مي گفتي مامان حالا كه امشب شما و بابا بيدار مي مونين تا دعا كنين منم بيدار باشم دعا كنم و با شما سحري بخورم. وقتي گفتيم باشه كلي خوشحال شدي. وسطاي دعا خوابت برد عسلم. و ما كلي برات دعا كرديم. ايشالا كه خدا دعاي ...
31 مرداد 1390

ماههاي پر بركت

پسر گل مامان روزهاي آخر ماه شعبانه . ماه رجب و شعبان با همه زيبايي و بركتشون تموم شدن و ماه مهموني خدا داره مياد . دعا كن خدا توان و سعادت استفاده از بركات اين ماه رو به ماها بده. ايشالا بزرگ كه شدي با هم روزه بگيريم و بركت اين ماه رو به هر سه تامون ( من و تو و بابا ) برسه. خدا كمك كنه بنده واقعي خودش بشي. خدایا! هرکس که در دامان تو پناه گرفت، زهر بی پناهی را نمی چشد.  هرکس که مدد از تو گرفت، بی یاور نمی ماند. هرکس که به تو پیوست، تنها نمی شود. …خدایا! هرکس که تو برایش آغوش بگشایی تو به سویش رو کنی، تو دست نوازش بر سرش بکشی، سر بر آستان دیگری نمی ساید، تن به تملک دیگری نمی سپارد، بندگی در خانه دیگری نمی کند. &...
4 مرداد 1390

صبحانه كودك

سلام پسر گلم صبح روز 4 مرداد 90 ، يكي از روزاي گرم ششمين تابستان عمر تو عزيز دلم بخير باشه . امروز ميخوام يه سري صبحانه كودك كه تعداديش رو خودم برات از 6 ماهگي درست مي كردم و يه تعداديش رو هم تو سايتهاي مختلف پيدا كردم كه برات درست كردم و مي كنم ، رو تو وبلاگت بذارم . فرني : نشاسته ( آرد ذرت  يا آرد برنج ) : 1 استكان شكر : 1/2 استكان  آب : 2 استكان من خودم بيشتر وقتها با نشاسته درست كردم ، چون خنكه . با آرد برنج هم خوشمزه مي شه . ولي با آرد ذرت خودم اصلا درست نكردم . نشاسته رو  با آب ( روي گاز نباشه ) زير شير مخلط كرده تا خوب نشاسته در آب حل بشه بعد شكر رو اضافه مي كنيم بعد زير قابلمه رو روشن مي كنيم . مدام هم...
4 مرداد 1390
1